نوشته اصلی توسط
فرشته 96
سلام
من یه داداش دارم از لحاظ اجتماعی رفتارش صفره
حدود 30 سالشه بزور تونسته یه مقداری پول پس انداز کنه
خونش اجاره ای هست و درامدش متوسط
شغلش شرکتیه و مدرکش لیسانس
ایشون فوق العاده خجالتی هستن و از ازدواج میترسن
میگه من تو زندگیم تنها بودم از این به بعدم با تنهایی سر میکنم
با خانوما نمیتونه صحبت کنه و خجالت میکشه
از مهمونی عروسی و تشریفاتش خیلی میترسه
میگه من حاضرم چند برابر خرج عروسی بدم طلا برای خانومم ولی مهمونی نگیرم
این رفتارش بخاطر اقتصادی فکر کردن نیست از اجتماع میترسه و از اینکه میخواد شب عروسی با مهمونا روبرو بشه
دوست و رفیق که اصلا نداره
روزبروزم داره افسرده تر و بداخلاق تر ميشه
یه زمانی شاگرد اول کلاس بود تو دانشگاه
کلا همه خانواده نگرانیم
بقیه پسرا با وجود اینکه هیچی نیستن نه کار دارن نه خونه نه درآمد ولی به تیپ و تفريحشون ميرسن و مهمونی شب عروسی از آرزوهاشونه ولی داداش من به تیپش اصلا اهمیت نمیده با زنها و دخترها یه کلام حرف نميزنه و فقط سرش تو کار خودشه
قلب مهربونی داره اگه بگم کل پس اندازتو بده به من دودستی تقدیم میکنه اما مشکل اجتماعی نبودنش واقعا اذیتمون میکنه گرچه خودش مستقل شده
اگر پیشنهادی دارید بگید ممنون